Thursday, January 10, 2008

خاطرات پلی تکنیک--- با دکتر مانی


من دو تا درس با استاد بسیار عزیزیم دکتر مانی پاس کردم. یکی ترمو 1 و دومی روش های تجربی در ایرودینامیک. پروژه لیسانسم هم با ایشون گرفتم و مقاله ای هم با هم نوشتیم. بگذریم. من با ایشون زیاد خاطره دارم. یکی از بامزه هاش را اینجا میارم:
یه روز سر کلاس ترمو 1 ، من و دو تا از بهترین دوستام رضا و اویس نشسته وبودیم ردیف اول راست تو صورت استاد. یک دفعه موبایل اویس صدایی داد مبنی بر اینکه یه پیام کوتاه واسش اومده. آقا، بعد از 20 ثانیه دیدم اویس تمام هیکل 100 کیلویی داره از خنده می لرزه. موبایل را داد دیدم از اون جک اس ام اسی های با حاله (البته بی ادبی ). نشون رضا دادم و سه تایی داشتیم ریسه می رفتیم از خنده که یه دفعه دیدم دکتر مانی داره یواشکی از اویس می پرسه که چی واسش اس ام اس شده و بهش بگه .!! یادش به خیر.

2 comments:

reza madad said...

علی جون خیلی خوشحالم که خاطرات زیبا و جالبمون را از نوشته تو می خونم. خیلی خندیدیم اون روز عجب عالمی داشت اون ردیف جلو سمت راست به خصوص که علی جون نون توووووو ....! :))) یادته

علیرضا said...

آره رضا، یادمه. لامصب بیا دیگه، دلم واسط خیلی تنگ شده.